______________کلبه غم
کلبه غم
*******
کلبه من خانه آوارگیست
کلبه تنهایی و افسردگیست
___
خانه ام بر روی آب بر روی موج
کلبه ام در وادییه ویرانگیست
___
روز و شب سر میکنم با بغض و غم
گریه ام تنها به جرم سادگیست
____
تا به کی تنها و غمگین سر کنم
جرم من تنها گناهم عاشقیست
____
قصه میگویم در این شبهای سرد
قصه ی تلخ دل یک در به در
____
قصه ی بغض گلو یک چشم تر
قصه ی تلخ نگاهی را به در
_____
با صدای بی صدا فریاد زنم
از کتاب عمر خود فالی زنم
____
شیونم گم میشود در کوچه ها
ساز دل را من به یادت میزنم
____
بر دلم تنها شمیم عشق توست
بر لبم نام تو و دوری توست
____
ضجه ای سر میدهم از زخم دل
مرهمم تنها فقط دستان توست
____
من همانم از تبار و نسل غم
درد من درمان من چشمان توست
____
دل عطش دارد تو را فریاد زند
عشق من تنها غمم هجران توست
____
دل شده رسوای تو ای همدلم
من شدم رسوای دل ای همدلم
_____
عاقبت دل میرود سوی فنا
از غم دوری تو ای همدلم
____
می نهم سر را به دامان سکوت
میکشم خسته تنم را در سکوت
____
همره این بی صدا راهی شوم
میشوم آخر منم تنها سکوت
_____
سایه ی شب هم ندا سر میدهد
ظلمت و ظلمت نشانم میدهد
_____
میشود چتری به روی زندگی
گریه و غصه نشانم میدهد
_____
ناله ها دارم از این زخم کهن
شکوه ها دارم از این زخم کهن
____
ناله از بی همزبانی در قفس
میکشد آخر مرا زخم کهن
_____
عاقبت در حسرت دستان تو
عاقبت در حسرت چشمان تو
____
عاقبت در این دیار بی وفا
میشود جانم فدای جان تو
____
ماندانا 15:22 29/12/1391